اضطراب جدایی یک پدیده‌ی رشدی عالم‌گیر انسان است که در شیرخواران کمتر از یک سال ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده‌ی آگاهی کودک نسبت به جدایی از مادر یا مراقب اصلی او است.

اضطراب جدایی

اضطراب جدایی هنجار بین ۹ ماهگی تا ۱۸ ماهگی به اوج خود می‌رسد و تا حدود ۲/۵ سالگی کاهش می‌یابد که این کاهش به کودکان خردسال امکان می‌دهد در مراکز پیش‌دبستانی به راحتی دوری از والدین را تحمل کنند. اضطراب حدایی یا اضطراب بیگانه احتمالا برای انسان ارزش بقا دارد. بروز اضطراب جدایی گذرا همچنین در کودکان خردسال هنگامی که برای اولبن بار وارد مدرسه می‌شوند طبیعی است. حدود ۱۵ درصد کودکان خردسال هنگامی که با مکان‌ها یا افراد ناآشنا روبه‌رو می‌شوند ترس پایدار، کمرویی یا کناره‌گیری اجتماعی بروز می‌دهند. خطر بروز اختلال اضطراب جدایی، اختلال اضطراب فراگیر و جمعیت‌هراسی در کودکان خردسال دچار این الگوی بازداری رفتاری بالاتر است. کودکان دچار بازداری رفتاری در کل صفات فیزیولوژیک مشخصی بروز می‌دهند نظیر سرعت ضربان قلب حین استراحت بالاتر از حد متوسط، سطوح کورتیزول صبحگاهی بالای متوسط و تغییرپذیری پایین ضربان قلب.

تشخیص

تشخیص اختلال اضطراب جدایی وقتی گذاشته می‌شود که اضطرابی مفرط و نامتناسب با سطح رشد و هنگام جدایی از شخص مهم مورد دلبستگی بروز کند. طبق ویراست پنجم کتاب تشخیص و آماری اختلالات روانی، (DSM-5) مشخصه‌ی اختلال اضطراب جدایی سطوحی از ترس یا اضطراب در مورد جدایی از والدین یا مراقب اصلی است که فراتر از حدت مورد انتظار رشدی است. به علاوه ممکن است کودک به شدت نگران باشد که هنگام جدایی آسیبی به والد برسد که این نگرانی منجر به ناراحتی مفرط و گاهی کابوس‌های شبانه می‌شود. طبق متن ویراست پنجم کتابچه‌ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی ۵-DSM تشخیص اضطراب جدایی ایجاب می‌کند که حداقل سه علامت مربوط به نگرانی مفرط در مورد جدایی از شخص مورد دلبستگی عمده به مدت حداقل ۴ هفته وجود داشته باشد. این نگرانی‌ها ممکن است به شکل امتناع از رفتن به مدرسه، ترس و ناراحتی موقع جدایی، شکایت مکرر از علایم جسمی نظیر سردرد و دل‌درد هنگامی که جدایی در پیش است و کابوس مربوط به موضوعات جدایی، تظاهر کند.